دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، واقع در 16000گزی شمال خاوری کلاله و 42000گزی شمال خاوری گنبدقابوس، نزدیک به قرناس، با 500 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، واقع در 16000گزی شمال خاوری کلاله و 42000گزی شمال خاوری گنبدقابوس، نزدیک به قرناس، با 500 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
مبارزی که تنها بر حریف خود بتازد و منتظر معد و معاون نباشد، کسی که در تاخت، دوم خود نداشته باشد. (آنندراج). کسی که در تاخت وتاز منفرد و بی نظیر باشد. (ناظم الاطباء) : آن سوار یکه تازم در بیابان جنون کآفتاب ومه کنندم آرزوی شاطری. ملافوقی یزدی (از آنندراج). یکه تازان است پر بر جان زده یک سواره بر صف مردان زده. ؟ (از آنندراج). ، لقبی بوده است که به روزگار صفویه به بعض سپاهیان داده می شد. (از یادداشت مؤلف)
مبارزی که تنها بر حریف خود بتازد و منتظر معد و معاون نباشد، کسی که در تاخت، دوم خود نداشته باشد. (آنندراج). کسی که در تاخت وتاز منفرد و بی نظیر باشد. (ناظم الاطباء) : آن سوار یکه تازم در بیابان جنون کآفتاب ومه کنندم آرزوی شاطری. ملافوقی یزدی (از آنندراج). یکه تازان است پر بر جان زده یک سواره بر صف مردان زده. ؟ (از آنندراج). ، لقبی بوده است که به روزگار صفویه به بعض سپاهیان داده می شد. (از یادداشت مؤلف)